پنج حقیقت علمی که در مدرسه یاد گرفتیم؟

این هفته پستی به نام «پنج علمی «حقیقت» که در مدرسه یاد گرفتیم که کاملاً اشتباه هستند» از چند منبع مختلف در فید فیس بوک من ظاهر شد.

این منجر به بیش از یک بحث و کشف برخی نکات جالب شد. بیشتر این حقایق مستقیماً در مورد شیمی نیستند، اما هنوز جالب است. بیایید نگاهی بیندازیم:

به ما آموخته اند که ما فقط پنج حس داریم: بویایی، بینایی، شنوایی، لامسه و چشایی
به اندازه کافی درست است که بیش از پنج مورد وجود دارد، اما من به وضوح به یاد دارم که در مدرسه به من گفته شد که تعادل و درد نیز حواس هستند، بنابراین من تقریباً مطمئن هستم که معلمان زیست شناسی دهه هاست که بی سر و صدا سعی کرده اند این یکی را از بین ببرند.

گیره های پلاستیکی

گیره های کاغذ غیر مغناطیسی ها!

کدام یک از موارد زیر مغناطیسی هستند: گوجه فرنگی، شما، گیره کاغذ؟ (پاسخ: تمام موارد بالا)
من فکر می کنم این یک سوال گمراه کننده است. وقتی می گویید “مغناطیسی” منظورتان چیست؟ فکر می‌کنم بیشتر مردم این را درک می‌کنند که چیزی است که می‌تواند مغناطیسی شود یا حداقل جذب آهنربای یخچال روزمره شما شود. به عبارت دیگر، مواد فرومغناطیسی: آهن، نیکل، کبالت و بیشتر آلیاژهای آنها. گوجه فرنگی و مردم به اندازه کافی واقعی است تعامل داشتن با میدان های مغناطیسی (این اساس اسکنرهای MRI است – این تصاویر زیبا را بررسی کنید) اما آیا این باعث می شود که آنها مغناطیسی شوند؟ خب….از نظر فنی…. (انواع زیادی از مغناطیس وجود دارد) اما به نظر می رسد انتقاد از یک فرضیه با پرسیدن سؤالی نه چندان واضح در مورد آن، کمی بد است. بعلاوه، اگر می خواهید در مورد این موضوع سختگیر باشید، آن گیره کاغذ از چه چیزی ساخته شده است؟ گیره های پلاستیکی و آلومینیومی (که هر دو به طور کلی کاملاً غیر مغناطیسی در نظر گرفته می شوند) وجود دارند. سوال بد بعد!

CMYKرنگ های اصلی واقعی برای رنگ ها و رنگدانه ها فیروزه ای، سرخابی و زرد هستند
به طور کلی منصفانه است، به کارتریج چاپگر خود نگاه کنید. اگرچه ما واقعاً باید رنگ مشکی را نیز در نظر بگیریم (که مقاله اصلی به آن اشاره نکرده است؛ این K در مدل CMYK است). می‌توانید با مخلوط کردن سایرین، چیزی نزدیک به مشکی بسازید، اما این مشکی زیبا، واضح، سیاه‌ترین رنگی نیست که مردم برای متن و خطوط می‌خواهند. همه آنچه گفته شد، برای اینکه واقعاً از مخلوط سرخابی و زرد قرمز شوید، باید رنگدانه های کاملاً خالص داشته باشید. یک جعبه رنگ بردارید و سعی کنید چیزی که شبیه سرخابی است را با چیزی شبیه به زرد مخلوط کنید، و در واقع چیزی شبیه صورتی مایل به نارنجی به دست خواهید آورد (هنرمندان جدی موافقند که اگر قرمز واقعا روشن می خواهید، بهتر است فقط خرید مقداری رنگدانه قرمز). در حالی که اگر رنگ آبی را با رنگ زرد مخلوط کنید، نسبتاً قابل اعتماد، یک سایه سبز خواهید داشت. من فقط نگرانم که تلاش برای پاک کردن این موضوع باعث شود بسیاری از کودکان نقاشی های خود را به هم بریزند. این تمام چیزی است که من می گویم.

یک اضافه کوچک در اینجا: این سوال سپس به بحث در مورد طیف رنگ نور مرئی منجر شد. دقیقا چند رنگ هست؟ معمولاً تصور می شود که نیوتن رنگ نیلی را اختراع کرد زیرا احتمالاً به دلایل خرافی احساس می کرد که باید هفت رنگ وجود داشته باشد. در نتیجه، برخی افراد به شما خواهند گفت که این طیف در واقع از شش رنگ تشکیل شده است نه هفت رنگ: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی و بنفش. اما صبر کن به یک طیف نگاه کنید (در اینجا یکی است):

600px-Spectrum

اون رنگ بین آبی و سبز چیه؟ ممکن است بگویید فیروزه ای، اما در بازگشت به سوال اصلی، با دقت بیشتری فیروزه نام گذاری شده است. آن گروه کاملاً واضح است. من استدلال می کنم که اگر می خواهید رنگ نارنجی را در طیف قرار دهید، پس باید فیروزه ای را نیز بگنجانید. و در واقع، برخی از مردم فکر می کنند که این دقیقاً همان کاری است که نیوتن انجام می داد. با این تفاوت که او آن را فیروزه ای نمی نامید، او آن را به سادگی آبی نامید. بیتی که ما آن را آبی می‌دانیم همان چیزی است که او نیلی نامید. به عبارت دیگر، طیف در واقع عبارت است از: قرمز، نارنجی، زرد، سبز، فیروزه ای، آبی، بنفش. هنوز هفت رنگ هستند، اما کاملاً با کل چیز ریچارد یورک Gave Battle In Vain مطابقت ندارند.

البته، کسانی از ما که می‌دانند می‌دانند که در واقع هشت رنگ وجود دارد. اما برای دیدن یکی دیگر باید سلول های هشت ضلعی در چشمان خود داشته باشید. یا گربه باش

 

نقشه چشایی زبان مزخرف است
بله این یکی بدون ابهام است: در زبان شما مناطقی برای شیرین، نمک، تلخ و غیره وجود ندارد. این در سال 1974 از بین رفت، اما به دلایلی هنوز در اطراف است.

حالت های ماده بیشتر از جامد، مایع و گاز است
آها، یک شیمی! باز هم این درست است. وقتی در مورد عناصر و ترکیبات خالص و نسبتاً ساده (مثلاً آب) صحبت می کنید، حالت سخت جامد، مایع و گاز خوب است، اما ماده واقعاً می تواند اشکال دیگری داشته باشد. «کریستال‌های مایع» وجود دارد – احتمالاً در حال خواندن این مطلب با استفاده از برخی از آنها هستید – و بله، پلاسما وجود دارد. وقتی وارد مخلوط‌ها شدید، همه شرط‌ها خاموش می‌شوند (نه، شما نمی‌توانید چوب را ذوب کنید، متأسفم). و کلوئیدها یک کتری ماهی دیگر هستند.

اما فکر می کنم این یکی از آن مواقعی است که باید از خود بپرسید چرا آیا ما در وهله اول زحمت صحبت در مورد جامدات، مایعات و گازها را داریم؟ آیا صرفاً برای این است که دانش آموزان بتوانند سه کلمه را حفظ کنند؟ نه. برای این است که آنها بتوانند مفاهیم ذوب و جوشیدن و شرکای خود را در حال انجماد و متراکم شدن درک کنند. این ایده‌ها برای درک ایده‌های اندازه‌گیری دما حیاتی هستند همچنین هنگام گرم شدن (یا سرد شدن) ذرات چه اتفاقی برای آنها می افتد. افزودن سایر اصطلاحات فنی در این مرحله اولیه احتمالاً باعث سردرگمی می شود. من فکر نمی کنم که یادگیری در مورد انتقال از جامد به مایع به گاز مانع از یادگیری بعدی در مورد کریستال های مایع، کلوئیدها و موارد مشابه باشد (هی، من این کار را کردم). شما فقط اطلاعات بیشتری را به یک مدل ساده اضافه می‌کنید، و کسی که علوم سطح A و فراتر از آن را مطالعه می‌کند باید بتواند با آن مقابله کند. من می گویم ضرری ندارد، خطا نیست.

بنابراین ما آن را داریم: کمتر «پنج «حقیقت علمی» که در مدرسه یاد گرفتیم که کاملاً اشتباه هستند، و بیشتر یک چیز که معلم شما احتمالاً سعی کرده است شما را اصلاح کند، یک سؤال گمراه کننده، یک چیز شما ممکن در مدرسه اشتباه یاد گرفته‌اند، و زوجی که ممکن است از نظر فنی نادرست باشد، اما در درازمدت خیلی مهم نیست. اما من فکر می کنم که عنوان کمتری برای یک مقاله باشد.

حقیقت، عدالت، آزادی، عشق با قیمت مناسب و یک تخم مرغ آب پز.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *